هویت، زبان، و معنا در «آینههای دَردار»
نقد رمانی از هوشنگ گلشیری
در ابتدای رمان آینههای دردار (انتشارات تصویر و نشر زمان ۱۹۹۲، آمریکا)، جایی که ابراهیم نویسنده پشت ماشین تحریر نشسته تا شرح سفرش را به اروپا روایت کند، در نخستین تصویر ذهنیاش، که همزمان معارفهٔ ما با او نیز هست، با کسی روبرو میشویم که در مکانی بیگانه و با زبانی بیگانه باید هویت خود را توضیح دهد.
(ادامه…)اَکتِ آوانگارد
۱.
ترانه سرش را به سمت من میگرداند و میپرسد، «اَکت ادبی همین الان به چه معنی میتونه آوانگارد باشه؟ که بخواد مخاطباش رو به سمت خارج از وضعیت فعلی پرتاب کنه؟»
۲.
رُژ لبِ ترانه چیزی میان عنابی و سیاه، لاک ناخن همینطور، پا روی پا، دامن خزیده یکدو وجب بالای زانو، پارچهای نازک و خطخط به رنگِ سیاه، در تضاد با رانهای برهنهاش.
(ادامه…)مُدرنیسم در مقابله با پوپولیسم
در داستاننویسی معاصر ایران
دربارهٔ انتقاد هوشنگ گلشیری به محمود دولتآبادی و احمد محمود
آیا در ایران سالهای نخست پس از انقلاب بهمن ۵۷ شاهد ظهور دوبارهٔ پوپولیسم (خلق گرایی با ابزار بیان سنّتی) در پهنهٔ ادبیات و هنرها بودهایم؟ آیا رابطههایی معین میان تحولات اجتماعی و فرهنگی ما، پیش و پس از قیام، و استقبال از ژانرهای خلقی، تاریخی، حماسی یا روستایی وجود دارد؟ آیا سادهتر شدن بیان در شعر امروزی ما و یا بازگشت به قالبهای سنّتی شعر از جانب پارهای از نوپردازان با این تحوّلات بیرابطه نیست؟
(ادامه…)