ادبیات یکی از عرصههای اصلی است که به دنبال آشنایی ایرانیان با اندیشههای مدرن و استقرار نهادهای مشروطیت در ایران، دچار تحولات اساسی و تغییرات محتوایی و فرمی شد؛ پدید آمدن فرمهای تازهٔ ادبی نظیر رمان (رمانس و سبکهای نوین هنری چون نمایشنامه) و روزنامهنگاری از پیآمدهای برخورد جهان فکری و ادبیات سنتی ایران با ایدههای مدرن هستند.1 تاریخنگاران ادبیات و مشروطهپژوهان از این دگرگشتهای ادبی به دورهٔ «تجدد»، عصر «بیداری» و «عصر نوین ادبیات ایران» نام بردهاند.2 برخی از ایرانشناسان هم شکلگیری داستان کوتاه مدرن3 و رمان فارسی را مربوط به این دوران دانستهاند.4
پیشزمینههای تاریخی و فرهنگی
ایرانیان اولین آگاهیهای خود را از دنیای مدرن و تغییر شرایط فرهنگی-فکری و زندگی انسانها، با مسافرانی که از دیار فرنگ به وطن برگشته و مشاهدات خود را در قالبهای سفرنامهنویسی به زبان فارسی نگاشته بودند، به دست آوردند؛ نخستین سفرنامههای ایرانیان هم در انتقال مفاهیم تازه و هم در معرفی نهادهای جدید اجتماعی-سیاسی، سرآغاز نگارشهای تازهای در زبان فارسی شدند؛ کسانی چون سید عبدالطیف شوشتری در «تحفهٔالعالم» (نگارش ۱۸۰۱ م)، میرزا ابوطالب اصفهانی در «مسیر طالبی فی بلاد افرنجی» (نگارش ۱۸۰۳ م)، میرزا ابوالحسن خان ایلچی در «حیرت نامه» (نگارش حدود ۱۸۲۹ م) و میرزا صالح شیرازی در «سفرنامه» (نگارش حدود ۱۸۲۵ م) در کنار شرح وقایع مسافرت خود، کلمات تازه و مفاهیم نوینی را وارد ادبیات و زبان فارسی کردند؛ «آزادی»، «وطن»، «برابری»، «پارلمان»، «مجلس»، «مشروطه»، «ملت» و… از جمله کلماتی بودند که روش و فرم تازهٔ ادبیاتنویسی را به وجود آوردند.5
میرزا فتحعلی آخوندزاده در سالهای منجرشده به جنبش مشروطیت، از پیشآهنگان تحول ادبی و یکی از بنیانگذاران تجدد ادبی و هنری در ایران به شمار میرود. در میان آثار آخوندزاده، رمان کوتاه «ستارگان فریب خورده» (نگارش ۱۸۵۷ م) و نمایشنامههای ششگانه که به «تمثیلات» (نگارش ۱۸۵۰–۱۸۵۵ م) معروف هستند، در سیر تاریخی ادبیات مدرن و پیشامشروطه دارای اهمیتی قابل تأمل است6؛ نوشتههای دیگر آخوندزاده هم از لحاظ سبک نوشتاری، نقطههای اولیهای برای ادبیات نوین در ایران عصر قاجار به شمار میروند؛ آخوندزاده در متنهای ادبی خود، با طرح مسائل اجتماعی-سیاسی و فرهنگی مدرن در قالب مفاهیم جدیدی چون «آزادی»، «برابری حقوقی زنان»، «قانون» و…، ادبیات داستانی و نمایشی فارسی را در راه مدرنگرایی و مدرنیسم میاندازد.7
در دورهٔ پیشامشروطه مدرناندیشانِ دیگری چون میرزا طالبوف تبریزی با نگارش رمانواره «کتاب احمد»، زین العابدین مراغهای با نگارش متن خاطرهنگاری-تاریخی «سیاحتنامهٔ ابراهیمبیگ»، در کنار نگارش ادبی نوین فارسی نظیر «امیر ارسلان نامدار» از نقیب الممالک شیرازی، «شمس و طغرا» از محمد باقر میرزا خسروی، «عشق و سلطنت» از موسی نثری همدانی، ادبیات مدرن منثور ایران را به دوره استقرار مشروطیت میرسانند. محور ادبیات مدرن ایران — در رمان و شعر نو — بیشتر حول محور ملیت، وطن، آزادی، عشق زمینی و شکوه گذشته سرزمینی میگردد.
همان طور که اشاره کردم، همراه با تحول در فرم ادبی و هنری، تغییراتی در محتوا و مضامین ادبیات و هنرها هم در تلاقی سنت ادبی ایران و ادبیات نوین به وقوع پیوست؛ هر کدام از مواردی که نام بردم، حاوی مضامین نوین زندگی و اندیشهای هستند که در ادبیات سنتی ایران سابقهای نداشتهاند. همچنان که فرمهای تازه پدید آمدهای هم که مدرنیستهای ایرانی به کار میگرفتند، در گسست از فرمهای قدمایی ادبیات، به نگارش درآمدهاند.
با این سرآغازها ادبیاتی نوین که به اجمال اشاره کردم، ادبیات ایران وارد دورهٔ مشروطیت و مدرنیسم میشود و محتوا و فرم جدید را در خدمت بازگویی نهادها، علایق، اندیشهها و فرهنگ مدرن قرار میدهد.8
پانوشت
در این مطالب، ادبیات در حوزه شعر، داستانکوتاه و رمان مورد نظر است؛ ادبیات در معنای عام در ایران دوران مشروطیت، فراتر از مفهوم خاص آن، شامل رسالههای سیاسی، خاطراتنویسی، تاریخنگاری، روزنامهنگاری، مکاتبات دولتی و دیپلماتیک، رسالههای نظامی، کتابهای درسی، متنهای دستور زبان، متنهای ترجمهشده از زبانهای دیگر، متنهای نمایشی، سینمایی، موسیقایی، دگرگشتهای زبانی و… میشود. در هر کدام از این متنها هم شاهد تحول ادبی و تغییر در فرم و محتوا هستیم.
نک:
تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دورهٔ مشروطیت، ادوارد براون، محمدعلی تربیت،
ترجمه: رضا صالحزاده، نشر کانون معرفت، تهران، ۱۳۴۱؛
تاریخ ادبیات در ایران، ذبیح الله صفا، نشر فردوس، تهران، ۱۳۶۹؛
تاریخ تحلیلی شعر نو، شمس لنگرودی، نشر مرکز، تهران، ۱۳۷۰؛
ادبیات نوین ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی، ترجمه و تدوین: یعقوب
آژند، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳؛
تاریخ ادبیات نمایشی در ایران، جمشید ملک پور، نشر طوس، تهران، ۱۳۶۳؛
ادبیات مشروطه، باقر مؤمنی، انتشارات گلشایی، تهران، ۱۳۵۴؛
از صبا تا نیما، یحیی آرینپور، نشر زوار، تهران، ۱۳۸۷؛
زایش درام ایرانی — گفتمان روشنفکری در عصر قاجار و رویکرد میرزا آقا
تبریزی در تلفیق نمایش ایرانی و تئاتر غربی، خشایار مصطفوی، نشر افزار، تهران،
۱۳۹۱.
نک: سرچشمههای داستان کوتاه فارسی، کریستف بالایی و میشل کویی پرس، ترجمه: احمد کریمی حکاک، انتشارات پاپیروس، تهران، ۱۳۶۶.
نک: پیدایش رمان فارسی، کریستف بالایی، مترجمان: مهوش قویمی و نسرین خطاط، انتشارات معین، تهران، ۱۳۷۷.
نک: نهادها و مفاهیم مدنی نوین در آثار پیشامشروطه، علی اصغر حقدار، نشر باشگاه ادبیات، ۱۳۹۵.
آخوندزاده هم رمان کوتاه (به ترکی: آلدانمیش کواکب) و هم نمایشنامههای
ششگانه را اول به زبان ترکی آذربایجانی مینویسد و سپس آنها را به
فارسی ترجمه و منتشر میکند؛
نک: سچیلمیش اثرلری، میرزه فتحعلی آخوندوف، ترتیب ائده نی: لیلی قدیرزاده،
باکی، ۱۹۸۸. مترجم این متون محمدجعفر قراچهداغی است که خود نیز دستی در
نوشتن ادبیات داستانی و نمایشی داشت؛
نک: تمثیلات — شش نمایشنامه و یک داستان، میرزا فتحعلی آخوندزاده،
ترجمه: محمدجعفر قراچهداغی، نشر خوارزمی، تهران، ۱۳۵۶. در آن دوران
نمایشنامههای میرزا آقا تبریزی هم جزو متنهای اولیهٔ مدرنیسم ادبی و
هنری به شمار میرود؛
نک: چهار تئاتر، میرزا آقا تبریزی، به کوشش باقر مؤمنی، انتشارات نیل و ابن
سینا، تبریز، ۱۳۵۵؛
پنج نمایشنامه، میرزا آقا تبریزی، به کوشش حسین صدیق، انتشارات آینده، تهران،
۱۳۵۶؛
چهار تئاتر و رساله اخلاقیه، میرزا آقا تبریزی، به اهتمام حسین محمدزاده صدیق،
انتشارات نمایش، ۱۳۸۲.
نک: تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ، محمد توکلی طرقی، کتاب ایران نامک، تورنتو، ۱۳۹۵.
نک: تجدد ادبی در دوره مشروطه، یعقوب آژند، نشر موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، تهران، ۱۳۸۴.