زبان‌های ایرانی
امیر زمانی

تغییرات زبانی

بخش اول

در این سری از مطالب به تاریخچه زبان‌ها و به ویژه زبان‌های ایران و ایرانی خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که واژگان یک زبان چگونه از لحاظ ریخت، معنا و آوا به واژگان یک زبان دیگر مرتبط هستند و تا جایی که بحث چندان تخصصی نشود به مشخصه‌های زبانی هر کدام از این زبان‌ها اشاره‌ای خواهیم کرد.

زبان یک موجود زنده است که در مسیر زندگی خود دچار تحول‌های فروانی می‌شود. و در زمانه‌ای که ما زندگی می‌کنیم به واژه‌هایی بر می‌خوریم که از نظر معنا و ریخت به یکدیگر شبیه هستند. بنابراین، ممکن است که این شباهت فقط تصادفی باشد که البته این خود ممکن است. اما گاهی اطلاعات ما از این واژه‌های هم ریخت و هم معنا به قدری زیاد است که موضوع تصادفی بودن کنار می‌رود. البته باید تأکید کنیم که ریخت و معنای ظاهری را یک غیر کارشناس در بسیاری از موارد به سختی تشخیص می‌دهد و به محض برخورد به دو واژه‌ی هم ریخت نباید فرض را بر این بگذاریم که با یکدیگر مرتبط هستند؛ اما وجود بیش از هفت هزار زبان در دنیا و مقایسه‌ی این زبان‌ها زبان شناسان را کم کم به این سمتی سوق داد که برخی از این زبان‌ها بسیار به یکدیگر شبیه هستند که گویا از نیایی یکسان بر آمده‌اند و برخی دیگر کاملا متفاوت که به هیچ عنوان نمی‌توانند در این گروه قرار بگیرند. این شباهت‌های اساسی، زبان‌های دنیا را به گروه‌های مختلفی تقسیم کرده است که هر یک مادری دارند و هر مادر دختران بسیار و این دخترانِ هم‏‏ًًًًًًْْْْْْ‌ْمادر با یکدیگر خواهر هستند. در واقع بسیاری خواهر زبان وجود دارد که مادری یکسان دارند. اگر واژه‌ای در این زبان‌های خواهر شرایط کافی خویشاوندی را داشته باشد می‌توان به کمک زبان شناسی تاریخی و بازسازی به مادر یکسان رسید. می‌توان واژه را بازسازی کرد و بسیاری تغییرات را در سفر آن واژه مورد نظر بررسی کرد، می‌توان درباره‌ی زادگاه و فرهنگ گذشته به نتایجی رسید. زبان‌شناسی تاریخی بسیار از جامعه‌شناسی زبان نیز بهره برده است (۲۰۱۷:۱ Wenthe). می‌توان بحث‌های مختلفی را در این حیطه بررسی کرد، برای نمونه: چگونه یک زبان در یک جامعه زبانی گسترش پیدا می‌کند، چگونه افراد یک جامعه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و اصلا چگونه تعریف می‌شوند و بررسی هویت زبانی و بسیاری مطالب دیگر دید وسیعی نسبت به جامعه به ما می‌دهد. به عبارت دیگر، یک واژه در ابتدا چگونه ساخته شده است و چه عواملی در بافت آن جامعه به آن بار معنایی داده‌اند (ذکر این نکته ضروری است که در حوزه معنا شناسی که نخست کار یک زبان شناسی تاریخی است لزوما نمی‌توان معنای آن را در مادر زبان دانست و بسیار بر فرض استوار است)؛ این بار معنایی در طول زمان با تغییرات آب و هوایی، سیاسی، کشاورزی، تغییر محل زندگی، زندگی درمجاورت اقوام دیگر با زبانی متفاوت و بسیاری عوامل دیگر تغییر می‌کند و به ما می‌رسد. برخی مواقع حوزه‌ی معنایی واژه محدودتر می‌شود وگاهی گسترده‌تر، گاهی به کل تغییر می‌کند و در برخی مواقع معنای متضاد خود را می‌گیرد. ما نیز در طول زندگی خودمان بسیار شاهد تغییر در بار معنایی واژه‌ها بوده‌ایم؛ برای نمونه: واژه‌ی اوستایی kainiian-/ kainīn-1 به معنای «دختر» است که در پهلوی kanīzag به معنای «دختر، پیشخدمت» است و در فارسی نو فقط معنای «کلفت» دارد. بارها شاهد تولد و مرگ واژه‌هایی با رفتن و روی کار آمدن رژیمی بوده‌ایم. این تغییرات امکان‌هایی را از بین می‌برند و امکان‌های تازه‌ای به وجود می‌آورند که در بحث‌های آینده به آن‌ها خواهیم پرداخت.

اما واژه‌های به ظاهر هم ریخت و هم معنا در چند زبان چه شرایطی باید داشته باشند یا چه شرایط حداقلی باید داشته باشند که بتوان نتیجه گرفت به یک خانواده زبانی تعلق دارند و بتوان با بازسازی به عقب برگشت؟ نخست آن که شباهت نباید تصادفی باشد. برای نمونه: واژه‌ی یونانی theós و لاتین deus از لحاظ ریشه‌ای هیچ ربطی به هم ندارند، هرچند که بسیار شبیه هستند (Beekes ۱۹۹۵: ۱۴). دوم این که شباهت بین دو واژه در نتیجه‌ی وام‌گیری نباشد؛ واژه‌ی igloo در زبان انگلیسی از زبان اینوئیت- iglu «خانه»- وام گرفته شده است. سومین موضوع بحث «همگانی‌های» زبان است. ویژگی‌های زبانی اساسی در زبان‌های انسان که تقریبا در سرتاسر دنیا یافت می‌شود. برای نمونه، نام‌آواها که تقلید صداهای موجود در طبیعت هستند یا به تعبیر دیگر آن‌هایی که معنایشان از صدایشان پیداست: انگلیسی cuckoo و آلمانی Kuckuck تقلیدی از صدای پرندگان است؛ حتی واژه‌های کودکانه برای اصطلاحات خویشاوندی نیز شامل این مورد هستند: انگلیسی ma و چینی ماندارین mā (۲۰۱۱:۱ Fortson).

اما اگر هیچکدام از این شرایط را نتوانیم برای واژه‌های نشان بدهیم و در ضمن شباهت بین چندین زبان باشد دیگر باید به یک سرچشمه فکر کنیم. سرچشمه‌ای که این واژه‌های مشابه از آن نشأت گرفته‌اند و در سفر خود دچار تغییرات فراوانی شده‌اند اما هنوز المان‌هایی با خود به همراه دارند که ما را به سمتی سوق می‌دهد که مادر آن‌ها قرار دارد.

زبان‌شناسی تاریخی- ریشه‌شناسی، بازسازی و موارد دیگر- مدیون پژوهشگران بزرگی است که از چند قرن پیش تلاش کرده‌اند این مطالب را نشان بدهند و به حق پویایی چشمگیر زبان‌شناسی آنقدر بوده است که اطلاعات فعلی ما از زبان‌ها به هیچ‌عنوان قابل مقایسه با سال‌های اولیه نیست به ویژه که باستان‌شناسی و علوم دیگر نیز به این پیشرفت بسیار کمک کرده‌اند. با وجود این هیچ زبان‌شناسی تلاش‌های پیگیر افرادی چون ویلیام جونز2، بوپ3، ویندیشمان4، و راسک5 را فراموش نمی‌کند.

کتاب‌شناسی

پانویس

1

ii در کنار هم صدایی شبیه (ی) دارد و ī (ای) کشیده.

2

Sir William Jones

3

Franz Bopp

4

Karl J. H. Windischmann

5

Rasmus K. Rask