کشتن زبان، زبان کشتار
لب رود، روی پشته مینشینی؛ پای برهنه رها میکنی در آب که خنکایش گاه به آن میرسد و گاه نمیرسد. پای آویخته میگوید: چه آب خنکی!
رود، هنگام سیل، آبگذر را گشادهتر کرده، درختی را کنده، بوتهای را خوابانده و خاک پشته را تراشیده با خود بردهست. پشته اکنون دیوارهای گِلیست که میتـوانی روی آن بنشینی، به آب نگاه کنی.
(ادامه…)نگاهی بهیک غزل حافظ
راستی چرا شعر حافظ از نظر مردم ما، تبدیل به عامل تعیینکنندهٔ سرنوشت آنها شده است؟ با اندکی توجه به حالتهای کسی که با دیوان حافظ فال میگیرد، میتوان اثربخشیِ حافظ را تشخیص داد. تردیدی نیست که زیباییِ کلام حافظ همراه با آرزوهای نهان و آشکار مردم، یعنی زیبایی شکل و عمق محتوای شعر او، چنین اهمیتی را به آن داده است.
(ادامه…)نشانههای مصدری و پیشوندها
در گویش گیلکی گیلدولاب
سرسخن
این روزها، گفتهها و نوشتههای فراوانی دربارهٔ ناتوانی یا کمتوانی زبان فارسی میشنویم و میخوانیم. برخی کسان، بهدرستی، از آشفتگیهای بسیار در زبان فارسی سخن میرانند و برخی دیگر هم، هیچگونه کاستی در این زبان نمیبینند و باز بهدرستی، آن را همچنان شیرین و نغز مییابند و از هرگونه تازشی بهاین زبان برمیآشوبند.
(ادامه…)جُستاری در نام رضوانشهر
شوهرِ آمریکاییِ جلال آل احمد
راوی داستان «شوهر آمریکایی» زنیست ایرانی که به یک آمریکایی شوهر کردهست. نویسنده در این داستان بنا را بر این گذاشته که داستانی محکم و کوبنده در حمایت از نظریه و کتابش «غربزدگی» بنویسد. تمام داستان تکگویی زنی ایرانیست که علیه غرب و غربزدگی بیانیهای غرّا صادر کرده در عین حال خود، همسر مردی آمریکایی شدهست.
(ادامه…)